پارت هشتاد و دوم

زمان ارسال : ۹۱۳ روز پیش

نگاه شیفته آنابت تک تک حرکاتش را دنبال می‌کرد.
گفته بود دیگر سراغش نمی‌رود اما دلش کمی دیگر شیطنت می‌خواست.
نمی‌دانست سوای همه چیزهایی که بود، چرا به سمت او کشش داشت.
در هفته قرار بود فقط چند روز او را ببیند.
به واسطه آن که بین دانشجوها نشسته بود، صدایشان را می‌شنید.
زمزمه‌هایی از تحسین...
حال پسرهایی که شیطنت می‌کردند گرفته بود.
اکیپ شلوغ و پر سر و صدای دانشگاه

727
380,052 تعداد بازدید
1,202 تعداد نظر
246 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • S

    70

    به نظرم ایوان واقعا باید با یکی مثل خودش باشه انابت یه دختر معمولی اما. ایوان یه شخص خاصه پس باید بایه شخص خاص باشه یکی که معمولی نباشه و تقریبا اونم یکم مرموز باشه به نظرم اینطوری رمان قشنگ تره

    ۳ سال پیش
  • Dayana

    20

    میدونم که گاهی واقعا لازمه که رمان از زبان نویسنده(دانای کل)روایت بشه اما میخواستم خواهش کنم تاجای که ممکنه از زبان شخصیت ها باشه چون حس خوبی نسبت به شخص سوم مفرد ندارم و حس میکنم جذابیت رمان رو کم می

    ۳ سال پیش
  • Hesel

    60

    اصلا با آنابت و ایوان حال نمیکنم چون به هم نمیان . ایوان باید با یکی در حد خودش باشه.

    ۳ سال پیش
  • EXO-L

    51

    پارتی پارتی اینجا هم پارتی 😕👀یکی مثل ما تو دو دوتا چهارتا مونده یکی مثل ایوان اسم های الکی رو هم تو صدم ثانیه از بر میشه من که میدونم توی این زندگی داره درحق من ظلم میشه

    ۳ سال پیش
  • ندا

    32

    امممممممم هیجانی نداشت😕

    ۳ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید