پارت چهارده

زمان ارسال : ۱۱۱۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 9 دقیقه

ظهر بود و فروغ، کارگر خانه مهوش، بساط ناهار آماده می‌کرد. عطر دلنشین زرشک پلو با مرغ، اشتهای همه را تحریک کرده بود، جز هستی که هنوز میلی به غذا نداشت. 

خسته از آن اتاق، از تخت برخاسته و روی کاناپه سالن نشسته بود. تمام پرده‌های خانه کشیده شده بو ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.