پارت دوم

زمان ارسال : ۹۳۷ روز پیش



چشم‌هام هنوزم بسته بود و توانی برای باز نگه داشتنشون نداشتم، اما از همون روزنه باریکی که بود، نگاه هیزی به چشم‌های سبز طرف انداختم و ناخوداگاه لبخند پسرکشی تحویلش دادم که سرش رو از جلوی صورتم عقب کشید و با تابش نور شدید آفتاب، همون یه ذ ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید