از خود رانده به قلم سنا فرخی
پارت ده
زمان ارسال : ۱۱۲۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه
مرد، نگاه ریزی به هستی انداخت و تلفن مشکی رنگ را از پایه برداشت. شمارهای گرفت و سکوت کرد. بعد از چندلحظه شروع به صحبت با مخاطبی کرد:
- الو آقا؟
دختر توجهای به مکالمهاش نکرد و جرعهای چای داغ نوشید. گرمایی را که در بدنش جاری شد به وضوح ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
زینب
۲۰ ساله 70کیان خیلی ازخودراضیه رکاسانارومی خوادامابخاطری که هستیه عقدکرده انگاری عذاب وجدان گرفته این وسطم بچه هم اومده کیان بچه هم می خوادبه احتمال زیادرکساناروعقدکنه بخاطربچه