از خود رانده به قلم سنا فرخی
پارت نهم :
با خشم و ترس در هم آمیخته، سوک لب گزید و گوشه شالش را به بازی گرفت.
تصمیم گرفت از آن جا برود. اگر لحظهای میماند بلایی سرخودش میآورد. از جا بلند شد و دسته چمدانش را در دست گرفت. چمدان را با خود کشید و از کنار پسرها گذشت. دیگر توجهای به حرفه ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
زهره
00معمولی