پارت پنجاه و پنجم

زمان ارسال : ۹۴۰ روز پیش

با انزجار نگاه از چشم‌های سرکشش که بی‌محابا به من دوخته شده است می‌گیرم.
- خفه شو!
صندلی‌اش را کمی همان‌طور نشسته عقب می‌برد.
می‌نشیند و پا روی پا می‌اندازد.
- الان تکلیف چیه؟ حرف بزنم یا خفه شم؟
استفان دستی داخل موهایش می‌کشد.
- اعتراف کن.
- اعتراف به چی؟ به قتل؟ خب شما حتما یه چیزی می‌دونستین که دستگیرم کردین. نکنه...
اخمی می‌کند و مشکوک جلو می‌آید.
- مدرک

727
380,045 تعداد بازدید
1,202 تعداد نظر
246 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Yeganeh

    00

    خوب اونجایی که رز اطلاعات هکرا رو اورده بود ایوانم جزوشون بود پس با یه نتیجه گیری ساده میفهمیم ایوان نیس😂🌱

    ۲ سال پیش
  • (،)(ویرگول)

    100

    گل گلیا دقت کنید چهره ایوان رو دیدن میدونن هکره اگه این ایوان بود که تزش نمیپرسیدن کیه 😃

    ۳ سال پیش
  • الما

    150

    اخخخخ چقدر این پسر دیووونس دیوونه ی جذاب لعنتی😍🤩🥰 من که فک میکنم نتونن اذیتش کنن اگه این ایوان باشه قطعا اونا اذیت میشن😏😁😝🤪

    ۳ سال پیش
  • Taniya

    ۱۶ ساله 120

    اگر زرنیخ باشه و اذیتش کنن چی؟😳قطعا همه افسردگی میگیریم🥺

    ۳ سال پیش
  • *♡~دلوان~♡*

    180

    هر چی میگذره بیشتر میفهمم این زرنیخه .....پارتا چرا کوتاهه؟

    ۳ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید