پارت سوم

زمان ارسال : ۱۱۸۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 10 دقیقه

گوشیم رو از جیبم بیرون کشیدم و صفحه‌ش رو نگاه کردم. اسم حامدی روی گوشی افتاده بود. با یادآوری ماشینم، لبخند پهنی روی لبم نشست و تماس رو وصل کردم. گوشی رو کنار گوشم گذاشتم و درحالی که تکیه‌م رو از پنجره می‌گرفتم، گفتم:

- سلام، بله؟

زیر چشم ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.