مدیر معاون (عشق سریالی) به قلم نسترن قره داغی
پارت نود و پنجم :
آه از نهادم بلند شد و کلافه ازشون فاصله گرفتم که هامین پریشون خودش رو توی جای قبلی پرت کرد و سرش رو بین دستهاش گرفت.
بهش حق میدادم حالش انقدر بد باشه؛ ثمر برای اون یه چیزی فراتر از خواهر بود.
ما که فقط چند وقته میشناسیم ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
الما
131عجب چی شد اصن تففف😑