رکوئیم زندگی به قلم آمنه آبدار
پارت دوم
زمان ارسال : ۱۱۷۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
دستی داخل موهایش کشید و با صدایی خسته گفت: آره، برو بشین قهوه بیارم.
- من درست میکنم.
برگشت و از همان نگاههایی تحویلم داد که نقطه سرخط میشد.
- برو بشین.
وارد آشپزخانه شد و من هم دیگر اصراری نکردم و دنبالش هم نرفتم. به سمت مبلهای سیاه و سفید رفتم و مانتویم را در آوپارتگذاری رمان به اتمام رسیده است و به علت ویرایش تا زمان اتمام ویرایش دیگر امکان مطالعه آن را ندارید.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
مفتش
150چ عکس بی کیفیت و بدی برا عرشیاس😬
۳ سال پیشRonika
290از کار سروه خوشم اومد ک خودشو کوچیک نکرد!
۳ سال پیشروشنک
۲۱ ساله 91واقعا عالیه قلمت حرف نداره همینجوری با قدرت جلو برو
۳ سال پیشریما
100عالی بود ولی پارتش کم نبود؟و نمیشه یه روز درمیون پارت گذاری شه؟سه روز در هفته واقعا سخته.. ولی خیلی عالی بود در هر صورت منم نویسنده ی نوجوونی به حساب میام و درکتون میکنم خانم ابدار.. با ارزوی موفقیت💙
۳ سال پیشheli
160عالی فقط چرا پارت گذاریش انقدر دیره؟؟
۳ سال پیشMaryam
۱۷ ساله 180رمان خیلی قشنگیه کاش هر روز پارت گزاری میشد🤗
۳ سال پیش××آرو××
140🤕و تا دو روز دیگه باید صبر کنیم😐🥲
۳ سال پیشاسرا
150خانم ابدارامیدوارم این رمان مثل ۵رمان قبلی باموفقیت تموم کنیدبخصوص همکارمیشوی که خیلی دوستش دارم
۳ سال پیشفریده...رمانت عالی
۴۳ ساله 200رمانت عالی فقط خیلی کمه
۳ سال پیش
سارا
۲۰ ساله 70هووووووم سوره به عکسش خیلی میخوره 👌👌احسنت به سلیقه ات آمنه جونم😍❣