زرنیخ (زَرنیخ - رِلگا) به قلم آمنه آبدار
پارت دوم
زمان ارسال : ۱۲۳۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه
روی میز سیاه رنگی که در راس اتاق قرار دارد، فلشی را میبینم. مارگارت کنارم ایستاده و فلش را به دستش میدهم.
- این و به سیستم وصل کن.
فلش را از دستم میگیرد و گوشه اتاق آن را به سیستم وصل میکند.
روی پنجرهای که باز میشود کلیک میکنم و نه پوشه روی پرده به نمایش در میآید. نام پوشهها، نام نه نفریست که تاکنون زرنیخ به قتل رسانده.
پرونده را که در دستم است روی میز میگذارم و و
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
Zohal
07کاش عاشقانه نبود
۳ سال پیشماندانا
10رمان خوبیه بنظر میاد ولی الاریسا اسم دختره?
۳ سال پیشHesel
20عکس شخصیت هارو میذاری آمنه؟ اگه اشتباه نکنم شخصیت استفان سرهات هستش و شخصیت لاریسا جیدا😍🤩
۳ سال پیشیکی هستم دیگه
141وای رو ایوان کراش زدم خیلی خفه کلا من تو رمانای پلیسی و یا مثلا مثل این رمانا ، عاشق آدم بدای داستانم 😂😉 رمانت عالیییی دستت مرسی 😍😉
۳ سال پیش*♡~دلوان~♡*
130آیا فقط من احساس میکنم خیلییییی این رمان زیباست؟ ولی الان یچیزی رو نمیفهمم واسه چی توی ژانر نوشته روانشناسی؟😮😕
۳ سال پیشFatemeh
۱۷ ساله 190واقعا رمان خفنیه:) این یارو زرنیخ مشکل روانی دارع مگ ندیدی پارت قبلی چقدر شکاک بود و با خودشم حرف میزد بعدشم از وجود سایه هایی میگف ک موقع این قتلا ب سراغش میان!:/
۳ سال پیشnazanin
250دستت مرسی امنه جون ، قطعا یکی از رمان های خوبت میشه مثل همیشه ! فقط میشه چند تا عکس از شخصیت ها بزارین که ما بتونیم تصورشون کنیم ؟! 🙏🙂
۳ سال پیشNegari
۱۶ ساله 141خوبع .دوس دارم
۳ سال پیش
دختر بابامم
۱۴ ساله 20واقعا عالیه عزیزم! امیدوارم موفق باشی و رمان های بیشتری برامون بنویسی❤️❤️