افسانهای از چمروش (چَمروش) به قلم سعیده نعیمی
پارت بیست و سوم :
لحظاتی بعد همان صدای عجیبی که دفعهی پیش شنیده بودیم معبد را پر کرد. به سقف نگاه کردم و انتظار داشتم چمروش از همان جای قبلی ظهور کند ولی چند گز دورتر از نقطهی قبل، سقف به حرکت درآمد و چمروش با غرشی ملایم از میان آن به زمین نشست. حس میکردم رامتر از ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
آریل
20چه حرکتی زد شاهزادان ولی فکر کنم این آفره از هوم خوشش اومده ها