پارت شصت :



برعکس نریمان، من با درک پایین و کاملا بیشعورانه، بدون اینکه خبر بدم در رو بی‌هوا باز کردم که وحشت زده از این عمل ناجوانمردانه من داد بلندی کشید و کتابش رو توی بغلش قایم کرد.

متعجب از کارش، با چشم‌های ریز شده، دو تا تقه به در زدم و ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.