پارت پنجم

زمان ارسال : ۱۲۲۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه

با کم‌ترین سرو صدا خم شده و به سمت زیرزمین دویدم. زمان ناهار شده و حیاط خالی از خدمتکاران بود. بیشترشان در مَطبَخ بودند اما امکان داشت هر لحظه یک نفر رد شود و من را ببیند. از پله ها پایین می‌رفتم که صدای آفره را از پشت سرم شنیدم:- اینجایی؟ دنبالت می‌ ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.