افسانهای از چمروش (چَمروش) به قلم سعیده نعیمی
پارت چهارم
زمان ارسال : ۱۲۵۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 11 دقیقه
با ترس سرتکان دادم و از میان ازدحام جمعیت خودم را به جای خلوتی رساندم. پیرمرد به حدی ترسناک شده بود که میترسیدم مأموران را خبر کند و من را به جرم اهانت به چمروش و پادشاه دستگیر کنند. چنین اتهامی برای دختر یک شنایا رسوایی بزرگی بود. سرستون نیایش که م ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
ArShI
۱۶ ساله 20اومم دامنه چندسالشه؟ عکسش زیاد جالب نیست:/