پارت نهم :

گوشیش زنگ خورد.
از جیب جینش گوشی دراورد و بردش سمت گوشش.
-جوون!
خندم گرفت.
سام با خنده گفت:
-تو قلبتم!
باز خندیدم...نمیشد ب این بشر خندید.
-رو اون نیم کت زرده نشستم از پنجره تریا دیده میشه اره بیاین.
از جام بلند شدم.
-خب من برم دیگه..
گوشی و از گوشش دور کرد و متعجب نگاهم کرد:
-کجا؟ بشین الان بچه هام میان.
سر تکون دادم:
-نه دیگه حوصله ندارم هوا ام گرمه.
هم

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۷ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۱۳۴۰ روز پیش تقدیم شما شده است.

رمان به طعم خون رمان به طعم خون

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را برای این رمان ارسال کنید. لطفا ابتدا اپلیکیشن را نصب کنید و سپس اقدام به ثبت نظر کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Tina

    20

    عالی بود مثل همیشه😻🥶

    ۴ سال پیش
  • Yalda

    60

    دوستان هر قسمت اینجا در اصل سه پارته گفته شد که اشتباه نکنید فکر کنید که قسمتایی که گذاشته میشه خیلی کمه🤗♥️

    ۴ سال پیش
  • آرزو

    70

    احساس میکنم تا پارت بعد من فسیل شدم ازبس زمان دیر میگذره، لاناتی🥲💔

    ۴ سال پیش
  • Leily

    40

    جیغغغغغغ چقدر خفن بووود پشم هایم از هم گسیخت لعنتی عالییییییییی بود مرسی ازت واقعا خسته نباشی

    ۴ سال پیش
  • Mehrana

    40

    چه خفننننن چ مرموز😍😁✌ مثل همیشه عاااااااااااااااااالی بووووووووووود ایول✌✌❤

    ۴ سال پیش
  • Hana

    50

    عررررررررررررررررر عرررررررررررر چققققد خفننننن پشمااااااااااام داره هیجانی میشع جییییییغ مرسی مرسی ماااچ بارون بتون😂😍😋😋😋😋💋💋💋💋

    ۴ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.