پارت بیست و هشتم

زمان ارسال : ۱۲۹۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 7 دقیقه

سرش رو تکون داد و گفت:

- بشین تو ماشین. 

ریموت ماشین خودم رو زدم و بعد قفل کردنش، سوار ماشین کارن شدم. با سرعت پیچید و از کوچه بیرون زد.

دست به سینه نشستم و گفتم:

- منتظرم. 

با ابروی بالا رفته گفت:

- هی، چیزی بهت ب ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.