پارت بیست و سوم

زمان ارسال : ۱۲۹۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه

سرم رو تکون دادم و پیچیدم توی همون جاده اما با دیدن رو به رو، با بهت نگاهی به کارن انداختم. اینجا چرا اینجوریه؟! یه جاده‌ی خاکی و مستقیم رو به رومون بود. فضا کاملا تاریک بود و داشتیم از همون یه ذره روشنایی هم دور می‌شدیم. درخت‌ها توی هم پیچیده بودن و ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.