پارت دوم

زمان ارسال : ۱۰۸۵ روز پیش

متعجب و هنگ کرده چشم‌هام رو گرد کردم و با صدای لرزونی لب زدم: چرا؟ گربه بود من دیدم.

فقط شکاک نگاهم کرد که آب دهنم رو سخت قورت دادم و مظلوم به سمتش راه افتادم که به طرف خونه راهنمایی‌ام کرد و خوشبختانه خودش هم باهام داخل اومد.

با خیال راح ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید