پارت سوم

زمان ارسال : ۱۲۷۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه

آب دهنم رو با صدا قورت دادم و خواستم رضا رو بگیرم که عقب کشیدتش و همون‌طور که دستش و روی کمرم می‌ذاشت و به جلو هول می‌داد گفت: برو من خودم میارمش؛ انقدر می‌خوایم تو این کوچه ها وایستیم که صبح بشه. برو مادر من برو!

بی‌حرف حرکت کردم و جلوتر از او ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.