پارت چهل و هشتم

زمان ارسال : ۲۱۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 2 دقیقه




- زیر درخت نشسته بودم تو با یه سبد گلابی سبز اومدی. گونه‌هات گل انداخته بود. دویدم سبد رو گرفتم تا خونه‌تون آوردم. یه گلابی برداشتی و گفتی برای تو. لبخند زدی، می‌تونستم واسه لبخندت بمیرم.
سر‌م را پایین انداختم پرسیدم:
_بعدش چی شد؟
_عاشق‌تر از همیشه از خواب پریدم!
- تشویش رفتن پریشونت کرده...
نگاهش را به شاخه‌ی درخت گرفت و نفس عمیقی کشید، شاید می‌خواست اشک

80
24,181 تعداد بازدید
65 تعداد نظر
113 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید