پارت هشتاد و سوم

زمان ارسال : ۱۴۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه





کوچ کردن به خانه‌ی پدری‌اش باعث شد با اغلب دوستان دوره‌ی دبیرستانش تلفنی احوالپرسی کند. شماره‌ی تمام آنها توی دفتر تلفن قدیمی‌شان بود که نگذاشت مادرش ببرد. یک گروه ۱۲ نفره توی تیم والیبال بودند، که با دبیرستان‌های زیادی مسابقه دادند. در دوره‌ای تا مرز استانی هم رفتند. انوشه از بازیکنان اصلی و مرکزی پشت بود که اغلب با اسپک‌های قوی‌اش از ناحیه‌ی سرویس، تیم مقابل ر

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.