آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت صد و نهم
زمان ارسال : ۱۹۲ روز پیش
از عمارت بیرون آمد و زیر آسمان تیره و تاریک ایستاد.سیاهتر از شب سایهای بود که برای سالیان سال، زندگیش را در بر گرفتهبود!سایهای رعبانگیز که وحشت را به جان روزهای خوش آن مردِ خسته میانداخت!
اسلحه را در دست گرفت.استوار و محکم پلهها را ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
توضیحاتی در مورد جلد دوم آخرین گلوله:
جلد دوم رمان به نام "بازگشت گلوله"
در بخش آنلاین دنیای رمان پارت گذاری خواهد شد💙
روزهای سه شنبه و جمعه🤍
در ژانر مافیایی،عاشقانه و درام!
البته باید بگم در این جلد هم پارت های رازآلود و مهیج خواهیم داشت❤️
جلد دوم از لحاظ زمانی به موازات آخرین گلوله هست و در زمان گذشته رخ میده.البته باید عرض کنم در اواسط رمان، به زمان حال برمی گردیم و شاهد اتفاقاتی هستیم که پس از جلد اول در حال رخ دادن هست💜
بازگشت گلوله،روایت کننده زندگی برسام و رز هست.علاوه براین قراره شاهد حضور کارکتر های جدیدی هم باشیم💚
درسته جلد دوم ادامه جلد اول هست؛ اما توصیه می کنم
موقع خوندنش، به چشم یک داستان تازه بهش نگاه کنید...چون این جلد هم ماجراهای خاص و مهیج خودش رو داره و سایر کارکتر های جلد اول هم در اواسط رمان به برسام و رز ملحق میشن🧡
امیدوارم در جلد دوم هم همراه من باشید تا بتونیم در کنار همدیگه لحظات قشنگی رو رقم بزنیم💛✨
ارادتمند شما
نیلوفر سامانی
💥مژده مژده💥
برای دوستانِ عزیزی که منتظر پایان رمان بودن مژده دارم😁
آخرین گلوله در پارت ۱۷۶ به اتمام رسید و تا دیر نشده به رمان سر بزنید و پارتها رو پشت سر هم بخونید😍❤️
البته پیشنهاد میکنم کنارتون حتما یه لیوان آب قند داشته باشید....چرا؟؟
چون پارتهای بسیار مهیج و نفسگیری در پیش دارید و تا خودِ پارت ۱۷۶ قراره حسابی سوپرایز بشید😉
امیدوارم از خوندنش لذت ببرید❤️
قراره معادلات ذهنیتون حسابی بهم بریزه...😎
دوستان عزیزی که توسط دنیای رمان بلاک شده بودند و قادر به ارسال نظر نبودن،از این پس امکانِ ارسال نظر براشون فراهم شده و تمامی بلاکیها لغو شدند🌹
😍سلام سلام😍
پارت ۱ تا ۶ جلد دوم "بازگشت گلوله"
در دنیای رمان قرار گرفت❤️✨️
جلد دوم رو حتماً به کتابخونه اضافه کنید تا اطلاعیه های مربوطه رو دریافت کنید🌹
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نیلوفر سامانی | نویسنده رمان
چرا یهو رفتی تو فامیلیها؟😂❤️ بردیا و بهار با سرهنگ بزرگ شدن و فامیلی اونو دارن دلارا فامیلیش مهری و امیرهم فامیل خودش رو داره
۶ ماه پیشفرهود
00ادم وفادار هر چقدر بد قابل احترامه.یاسین به عنوان فردی چندش تو ذهنم نموند.به نظرم فرقی با امیرسام نداشت فقط شخصیت اصلی نبود.هوم خب من دوست دارم باهم برن شهربازی و امیر بردیا رو از ترن بندازه پایین🫠
۶ ماه پیشآمینا
00چرا خوب ؟مگه بردی چیکارت کرده که بندازنش پایین؟دلت میاد جذابِ دلسوزو بکشی🥲🥲
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
چرا؟😂 بچه راهی بیمارستان میشه که
۶ ماه پیشآمینا
00نیلو کجایی ؟چرا نمیایی ؟روزهایی که من خوابم میبرد ساعت۴پارت میومد امروز من بیدارم پارت نیست.دلمون تنگید خوب
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
اومدمم قشنگم❤️😍
۶ ماه پیشآمینا
00واقعا بچم داشت ناکام از دنیا میرفتا.لااقل بیاد دوتا بوس و بغل بگیره دلی رو🥰یه شب نیمچه کامی گرفت ولی کامل نبود الان موقعیتِ خوبیه،مریضه میتونه ناز کنه دلی نازشو میکشه قشنگ دلی از عزا درمیاره😅😅😅
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
دلارا قراره حسابی تحویل بگیره اقا رو😍البته از اون لحاظ ناکامی نمیدونم🤣❤️
۶ ماه پیشنفیسه
00عالی بود 😍
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
قربونت❤️😍
۶ ماه پیش*.....*
10بهار حتی بدون حضورش هم دست از سر امیر سام بر نمی داره 😂 اون دیالوگی که بین امیر سام و یاسین گفته شد خیلی به دلم نشست ..در کل مشتاقانه منتظر پارت بعدی هستم 👍در ضمن عاطات و عبادات همگی قبول باشه 💚💚
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
قربونت❤️😍 دیالوگ زیاد داشتن😂 کدومش؟
۶ ماه پیش*.....*
00کاش ..کلا کلکل بین اون دوتا خیلی برام جالب بود 😁
۶ ماه پیش*.....*
00معذرت اشتباه تایپ شد 😁 کلش..همه ی دیالوگ های بین اون دوتا خیلی به نظرم جالب بود ✨
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
من خودم از اون دیالوگ زبون چرب خیلی خوشم اومد❤️🤣
۶ ماه پیشماهیلا
۲۳ ساله 00سلام خسته نباشی نیلوفر جان ....پارت خشنی بود ولی لذت بردم
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
عزیزدلی❤️😍
۶ ماه پیشثریا
00آره واقعا اگه بردیا اینجا بود با این که اینا باعث شدن ای اتفاقا بیفته بازم میگفت کاریشون نداشته باشین🥲😡 میرن سروقت مهراب؟یا آهیر؟
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
نه قراره برن تفرییییح😁❤️
۶ ماه پیشثریا
00ووی خدایا دلم خنک شد😘 ذوق کردن امیرم خیلی دوست داشتم🤭🥰
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بچه به مرادش رسید😅
۶ ماه پیشهانیه
10مثل همیشه عالییی 💕 میگم نظرت چیه چون پارت هدیه آماده نبود دوتا پارت هدیه یهویی بزاری خوبه ها😁
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
قربونت❤️💫 اتفاقا به فکر پارت عیدی هم بودم البته اگه فرصت بشه😢
۶ ماه پیشماهیلا
۳۷ ساله 10میگم نیلو این شماره امیرسامو بهم میدی؟آخه چندتا دشمنو بدخواه دارم بیاد برام حلش کنه🙃
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
حتمااا فقط اول باید با مدیر برنامشون هماهنگ کنید😂❤️
۶ ماه پیشآوا
00با اینکه یکم خشن بود ولی واقعا رسم ثامر قشنگ بود ذوق امیرسام هم خیلی جذاب بود مثل همیشه معرکه و بی نظیر بود و همینطور غیر قابل توصیف همینطوری پر انرژییییییییییییی***ادامه بدع
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
عزیز دلی آوا جانم🫂❤️💫 بله ثامر رسم قشنگی داره
۶ ماه پیشAa
00چهارشنبه سوری شما هم مبارک به امید روزهای روشن واتفاقات خوب ممنون برای رمان زیباتون🙏🥰
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
قربان شما❤️ به امید روزهای خوب :)💫
۶ ماه پیشآمینا
00ولی واقعا آدم تو خلافم انصاف و مردانگی داشته باشه خوبه ها خوشم اومد ثامر برا زن و بچه هاشون یچیزی گذاشت.واقعا نمیتونم حدسی بزنم که کجا میرن۴تایی. اگه امیرسام تنها بود میگفتم میره شیرینی فروشی 😅
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
کاملا باهات موافقم❤️ قراره با شورلت هم برن😂
۶ ماه پیشآوا
00ایندفعه دیگه نزنن خواهشاً ماشین به این گرونی رو به فنا بدنااا😂
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
نکته ظریفی بود🤣
۶ ماه پیشنری
00عالیی بود نیلو جونم خیلی قشنگ بود🧡انتقام امیر و ثامر خیلی به دلم نشست و به نظرم اون دوتا واقعا حقشون بود که اینطوری بمیرن خسته نباشی 🥰❤️ولی نیلو جونم به ما یه پارت عاشقانه از بردی ودلی بدهکاریا😁😉
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
عزیز دلمی که❤️🫂❤️ حواسم به اون دوتااا هم هست چند پارت بردیا نداشتیم خودم دلم براش تنگ شده😂
۶ ماه پیشنری
00آره واقعا دلمون براش تنگ شده🥺🥺🥺
۶ ماه پیش
سلام سلام
00الان سرهنگ محمدیه،ثامر ولی زاده هست،بعد امیرسام دلاوریه که میتونست ولی زاده باشه بعد دلارا ولی زاده هست یا فامیلی خاج روشه؟بعد بردیا و برسام محمدی هستن اما باید ولی زاده باشن؟بهارم که محمدیه😁😂