طبقه ی زیرین(به همراه جلد دوم) به قلم آزاده دریکوندی
پارت بیست و دوم
زمان ارسال : ۲۲۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه
بخش دوم
لندن سال 1911 میلادی
آقای چارلی کوئین کتاب را از روی زمین برداشت و به آن چشم دوخت... یک کتاب که محتوایش در رابطه با فرمولهای شیمیایی بود. ابروهایش را بالا انداخت و گفت:
- ولادیمیر واقعی؟
سرش را بالا گرفت و به خانهای نگاه کرد که همین چند دقیقهی پیش آن پسر بچه به سمتش دویده بود. چوب دستی اشرافیاش را در دستش جابهجا کرد و زیر لب غرید:
- خدای من اصلا وقت ندارم...
اطلاعیه ها :
دوستان عزیزم سلام💚
ممنونم به خاطر وقتی که برای این نوشته گذاشتید
طبقهی زیرین یک داستان کوتاه و پر از رمز و رازه که هر خوانندهای میتونه برداشتهای متفاوتی از قصه داشته باشه.
پایان رمان احتمالا کمی شما رو شوکه کنه و انتظارش رو نداشته باشید؛ اما مطمئن باشید این بهترین پایان برای طبقهی زیرین بود و امیدوارم باهام موافق باشید.
یکی از فکت های رمان:
ملکهی خونخوار (ایزابلا) در اصل همون ویکتوریا، عشق قدیمی آقای کوئین بود منتها به خاطر دریای فراموشی هیچکدوم هرگز همدیگه رو به یاد نداشتن و ما این موضوع رو از گردنبند ملکه متوجه میشیم.
باقی فکتهای رمان به عهدهی برداشت خودتونه💚
امیدوارم ازش لذت برده باشید و نظرتون رو بهم بگید.
موفق باشید
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.