پارت بیست و دوم :

بخش دوم
لندن سال 1911 میلادی
آقای چارلی کوئین کتاب را از روی زمین برداشت و به آن چشم دوخت... یک کتاب که محتوایش در رابطه با فرمول‌های شیمیایی بود. ابروهایش را بالا انداخت و گفت:
- ولادیمیر واقعی؟
سرش را بالا گرفت و به خانه‌ای نگاه کرد که همین چند دقیقه‌ی پیش آن پسر بچه به سمتش دویده بود. چوب دستی اشرافی‌اش را در دستش جابه‌جا کرد و زیر لب غرید:
- خدای من اصلا وقت ندارم...

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۶ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۳۱۵ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.