پارت بیست و یکم

زمان ارسال : ۲۲۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه

ولادیمیر هنوز هم نتوانسته بود بر خودش مسلط شود. تعجبی هم نداشت چرا که او یک بچه بود؛ اکنون باید یک نفر را بکشد؟؟ او واقعا توانایی این کار را دارد؟
آقای کوئین خنجر را از کنارش برداشت و آن را دوباره به دستان ولادیمیر سپرد.
- زود باش پسر! انقدر معطل نکن! من آماده‌ام... یالا ولادیمیر منو از این همه درد نجات بده. باور کن به من خیلی لطف می‌کنی.
ولادیمیر خنجر را در دستش فشرد. آقای کوئین

206
14,817 تعداد بازدید
122 تعداد نظر
33 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

آزاده دریکوندی : ۶ ماه پیش

دوستان عزیزم سلام💚
ممنونم به خاطر وقتی که برای این نوشته گذاشتید
طبقه‌ی زیرین یک داستان کوتاه و پر از رمز و رازه که هر خواننده‌ای می‌تونه برداشت‌های متفاوتی از قصه داشته باشه.
پایان رمان احتمالا کمی شما رو شوکه کنه و انتظارش رو نداشته باشید؛ اما مطمئن باشید این بهترین پایان برای طبقه‌ی زیرین بود و امیدوارم باهام موافق باشید.
یکی از فکت های رمان:
ملکه‌ی خونخوار (ایزابلا) در اصل همون ویکتوریا، عشق قدیمی آقای کوئین بود منتها به خاطر دریای فراموشی هیچکدوم هرگز همدیگه رو به یاد نداشتن و ما این موضوع رو از گردنبند ملکه متوجه می‌شیم.
باقی فکت‌های رمان به عهده‌ی برداشت خودتونه💚
امیدوارم ازش لذت برده باشید و نظرتون رو بهم بگید.
موفق باشید

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ایلما

    00

    گیج شدم ینی ولادیمیر واقعی همون پیرمرد باشه

    ۷ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    اون پیرمرد که مُرد همون ولادیمیر هستش که توی طبقه‌ی زیرین بود! الان سال‌ها گذشته از اون روزی که به دنیای خودش برگشته... پیر شده و مُرده. این یکی ولادیمیر نوه‌ی اون ولادیمیر هستش

    ۷ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    چارلی هم که مدام دنبال ولادیمیر واقعی هستش... حالا اتفاقی بعد کلی دوباره گشتن، اومده سراغ یه ولادیمیر دیگه که از قضا نوه‌ی همون ولادیمیر هستش😁

    ۷ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    و چون داشته کتاب شیمی می‌خونده کرک و پرش ریخت که این یکی حتما واگعیه و کیک نیست😹

    ۷ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید