تو نشانم بده راه به قلم فاطمه اصغری
پارت صد و شانزده
زمان ارسال : ۲۱۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه
وقت ناهار برگهی مرخصی را از هلن میگیرم و پر میکنم. برای یک روز مرخصی دیگر به ناچار پیش منصور امیری میروم. میدانم آمار مرخصیهای این چند وقتم بیشتر از دو روز و نصفی که در ماه مجاز است شده است. اما چارهی دیگری ندارم؛ فردا آخرین جلسهی دادگاه است و به هر قیمنی شده باید در دادگاه حاضر شوم. دیشب سمیر تا صبح برایم پیامک فرستاده و خواسته بود بیشتر فکر کنم. اصرار داَشت که هنوز دیر نشده
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
فاطمه اصغری | نویسنده رمان
🥰🥰🙏🏻
۳ هفته پیشفایزه
00خوبه
۳ هفته پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
🥰🥰🙏🏻
۳ هفته پیشسیتا
00امیری دو چالش بعدی آوا هست
۷ ماه پیشدلنیا
00منصور دردسر نشه😑
۷ ماه پیشاسرا
00منصورنمیدونه که آواداره جدامیشه دردش چیه به زن شوهرداراینجوررفتارمی کنه
۷ ماه پیشAa
10منصور هم گلوش گیر کرده پیش آوا😉😁عالی بود سپاس👏👌🌸🌼
۷ ماه پیش
فایزه
00خوبه