آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت صد و هفتم
زمان ارسال : ۱۹۶ روز پیش
در پلاستیکی بتادین را باز کرد.با دستی لرزان،دست امیرسام را گرفت.بیمحابا مایع بتادین را روی زخم او ریخت و هیچ حواسش نبود که هر چه هست را دارد خالی میکند.امیرسام با چهرهای درهم دستش را عقب کشید.دستش را تندتند در هوا تکان داد تا اندکی از سوزشش کم ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
توضیحاتی در مورد جلد دوم آخرین گلوله:
جلد دوم رمان به نام "بازگشت گلوله"
در بخش آنلاین دنیای رمان پارت گذاری خواهد شد💙
روزهای سه شنبه و جمعه🤍
در ژانر مافیایی،عاشقانه و درام!
البته باید بگم در این جلد هم پارت های رازآلود و مهیج خواهیم داشت❤️
جلد دوم از لحاظ زمانی به موازات آخرین گلوله هست و در زمان گذشته رخ میده.البته باید عرض کنم در اواسط رمان، به زمان حال برمی گردیم و شاهد اتفاقاتی هستیم که پس از جلد اول در حال رخ دادن هست💜
بازگشت گلوله،روایت کننده زندگی برسام و رز هست.علاوه براین قراره شاهد حضور کارکتر های جدیدی هم باشیم💚
درسته جلد دوم ادامه جلد اول هست؛ اما توصیه می کنم
موقع خوندنش، به چشم یک داستان تازه بهش نگاه کنید...چون این جلد هم ماجراهای خاص و مهیج خودش رو داره و سایر کارکتر های جلد اول هم در اواسط رمان به برسام و رز ملحق میشن🧡
امیدوارم در جلد دوم هم همراه من باشید تا بتونیم در کنار همدیگه لحظات قشنگی رو رقم بزنیم💛✨
ارادتمند شما
نیلوفر سامانی
💥مژده مژده💥
برای دوستانِ عزیزی که منتظر پایان رمان بودن مژده دارم😁
آخرین گلوله در پارت ۱۷۶ به اتمام رسید و تا دیر نشده به رمان سر بزنید و پارتها رو پشت سر هم بخونید😍❤️
البته پیشنهاد میکنم کنارتون حتما یه لیوان آب قند داشته باشید....چرا؟؟
چون پارتهای بسیار مهیج و نفسگیری در پیش دارید و تا خودِ پارت ۱۷۶ قراره حسابی سوپرایز بشید😉
امیدوارم از خوندنش لذت ببرید❤️
قراره معادلات ذهنیتون حسابی بهم بریزه...😎
دوستان عزیزی که توسط دنیای رمان بلاک شده بودند و قادر به ارسال نظر نبودن،از این پس امکانِ ارسال نظر براشون فراهم شده و تمامی بلاکیها لغو شدند🌹
😍سلام سلام😍
پارت ۱ تا ۶ جلد دوم "بازگشت گلوله"
در دنیای رمان قرار گرفت❤️✨️
جلد دوم رو حتماً به کتابخونه اضافه کنید تا اطلاعیه های مربوطه رو دریافت کنید🌹
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نیلوفر سامانی | نویسنده رمان
ممنونم عزیز دل💫❤️
۶ ماه پیشAlieh
00عالییی بود من ک هنوز توی هنگم چیشد🫣😂 رز و دلارا خواهر هستن این خیلی خوبه🫶😂 رمانت دوباره معمایی شد و مغزم درگیر😂🫶 تا یکشنبه چجوری صب کن واییی😂😂😂
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
قربونت❤️ نه تنها برسام و بردیا اخلاقشون شبیه نیست الان اخلاق رز و دلارا هم شبیه نیس😂😂
۶ ماه پیشAlieh
00❤️🫶 آره واقا اصلا بهم نمیخورن😂❤️ خیلی با دل های بازی می کنی ها حواست باشه یه وقت زیاد هیجانی نکنی ک سکته مکته رو رد کنیم بریم 😂😂❤️
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
دور از جوووون💛
۶ ماه پیشAlieh
00مرسی❤️ یکمی از مجهولی در اومدم بازم باید فک کنم تا کم کم حل بشه معما😂❤️ نه رو به راه میشیم ولی از مصطفی انتظار نداشتم 🫣😂
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
خب خداروشکر❤️😍
۶ ماه پیشنفیسه
00الان مزه میده بردیا بره شوک بهش بدن برگرده
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
نفیسه قشنگ توانایی شوک دادن به خوانندهها رو داری🤣
۶ ماه پیشنفیسه
00مثل همیشه عالی
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
نوش نگاهت عزیزم💛
۶ ماه پیشهانیه
00خیلیییی جالب شد 😍
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
قربونت💛
۶ ماه پیشسیتا
00این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
رز و دلارا خواهر هستن
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بله😍
۶ ماه پیشAa
00مرسی از محبتت عزیزم جاتون خالی مسافرت بودم 🥰🌺
۶ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
همیشه به خوشی❤️
۶ ماه پیشسلام سلام
10ای وایی الهیی بیچاره مادره مظلوم دلارا😭بیچاره سرگردجونم😭😭اخهه چرا با احساسات ما بازی میکنی نیلوفرر🥺اگه برسام و رز پنج دقیقه دیرتر میرفتن بیرون صدای مادر بردیا که گفت برسامم کم بود رو میشنیدن خب
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بله دقیقا🥲❤️ باور کن من هنوز کاری نکردم😂
۶ ماه پیشآتوسا
۱۸ ساله 10سلام نیلوفر جون خوبی!! ممنون به خاطر این رمان بی نظیر من میخواستم ی چیزی بگم،توی پارت قبلی برسام گفت،امیرسام بچه بامرامیه،اما این درست نیست چون همون طور که میدونید امیر دخترا رو به ی مرده می فروخت
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام 😍مرسیی آتوسا جان❤️ در واقع برسام بهخاطر ماجراهایی که بین خودشون بوده اون حرف رو زده نه فروش دخترها❤️
۷ ماه پیشسلام سلام
00الانن شوخییی بود دیگه درستهه😟😳
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
چی عزیزم؟؟
۷ ماه پیشنیلدا
00این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
این پارت هم خیلی قشنگ بود. رز و دلارا خواهر ناتنی از یک مادر هستند؟
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بله ناتنی هستن ولی از پدر اگه میپرسی چطور ؟باید بگم یکشنبه معلوم میشه😂❤️
۷ ماه پیشفرهود
10قطعا از پدر،چون تو یه پارت اشاره شد که مادر دلارا از لفظ تنها دختر استفاده کرد.من حس میکنم در واقع دختر رسمی خاج رزه که همه میشناسنش.و احتمالا مادر دلارا معشوقه اجباری بوده.شایدامیرسام نسبتی بارز داره
۷ ماه پیشفرهود
20یادته گفتم دو برادر عاشق دو خواهر شدن؟شاید قراره سه خواهربرادر عاشق هم شن😉البته یه حدس انتزاعی چون مادرپدر امیر حرفی ازشون نزده و از خاج عیاش بعید نیست😂شاید مادر رز برا خاج عزیز بوده بعدمرگش قاط زده
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بله یادمه😍 ولی چرا قیمهها رو ریختی تو ماستها الان؟😂😂 نه امیرسام ربطی نداره به این ماجرا و گفتهشدهبود که پدر و مادرش تو سانحه رانندگی مردن
۷ ماه پیشJ.D
00آورین آورین عالی بود رمانت👏👏👏🤣
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
ممنونم❤️
۷ ماه پیشآمینا
00من چرا نمیتونم براتون خصوصی بنویسم واسه آزاده کلی خصوصی میفرستم یه روز یه رمان ترکیبی زدیم باهم تو خصوصی اگه شد براتون مینویسم.
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بذار من برات میفرستم ببین میاد
۷ ماه پیشAa
10نیلو جون عالی بود ممنونم🙏عید هم پارت بزارید عالیه در هر شرایطی میخونیم سپاس برای رمان زیبات👏👏👏💐
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام😍قربان شما❤️ چند روز نبودید جای خالیتون احساس میشد❤️
۷ ماه پیشسایه
10عالی بود،دلم برای ثامر و برسام میسوزه مخصوصا برسام واقعا گناه داره چه لحظه ایی هم رفت توی حیاط،حالا بردیا رو فلج نکنید😂و اینکه یک شنبه که امیرسام و بهار همو می بینن توی اتاق لحظه ی عاشقانه نداریم؟
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
نه بردیا اوکیه🥲 لحظه عاشقانه یعنی مثل رز و برسام؟😂❤️
۷ ماه پیشآمینا
00منم همراه خانواده ولی زاده و محمدی پشت در اتاق عمل بی صبرانه منتظر خبر خوش و بردی جونم میمونم🥰😭😭
۷ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
خبر خوش میرسه❤️
۷ ماه پیش
Arezoo
00نامبروانی عزیزم👌👌پرقدرت ادامه بده 😍😍