پارت بیست و چهارم

زمان ارسال : ۱۹۷ روز پیش

یعنی دیگه نمیشد با فرهود برم اسکی...
دیگه مامان بهم گیر نمی‌داد گوشت بخورم...
بابا راه به راه بهم نمی‌گفت برو پیگیر ممنوع الکاریت شو...
بعضی از آدما موقعی که تیپمو میدیدن چپ، چپ نگاهم نمی‌کردن!
دیگه نمیشد سر کار با مراجعین دروغگو دعوا کنم و بعد بازخواست شم.
آره میدونم فقط یه روانی دلش برای همچین چیزایی تنگ میشه و متاسفانه من همون روانی بودم.
تصمیم گرفتم این روز آخر

447
63,909 تعداد بازدید
545 تعداد نظر
79 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

حانیا بصیری : ۹ ماه پیش

سلام، این یک پیام خوش آمد گویی برای شماست😎
امیدوارم از رمان جدیدم خوشتون بیاد وَ مثل همیشه با همراهیتون بترکانید🤭😂
بیاید باز هم کنار هم یه داستان باحال دیگه رو رقم بزنیم❤️🥰💃🏻

وَ
ازتون میخوام قسمت نظرات کامنتای با مزه برام بذارید😂💃🏻

حانیا بصیری : ۷ ماه پیش

بچه ها همونطور که من و سبکم رو می‌شناسید هیچ موقع برای رمانام عکس شخصیت انتخاب نمیکنم اما یه ویدئو و کلیپ های کوتاهی‌ که وایب شخصیت هارو میده براتون تو پیجم استوری میذارم. خواستید اونجا فالو کنید 🌱🤍

حانیا بصیری : ۶ ماه پیش

⭕دوستان توجه کنید ⭕
از این به بعد رمان از حالت سکه ای خارج شده و فقط با خرید اشتراک میتونید بخونید ❤️
و اینکه مرسی از همه ی پیامای قشنگتون ببخشید که نمیتونم تک، تک جواب بدم و خوشحالم که تا اینجای رمان انقدر به دلتون نشسته 💮

حانیا بصیری : ۴ ماه پیش

دوست داشتید توی چنل تلگرامم عضو شید آیدیش هست Hania_basiri
اونجا بیشتر باهمیم❤️

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Zarnaz

    ۱۹ ساله 00

    عالییییی خیلی ممنون حانیا جونم ❤️❤️❤️

    ۶ ماه پیش
  • فاطی

    10

    هانا عشقم میشه پارت هرروز بزاری برامون خیلی داره جذاب میشه رمان

    ۷ ماه پیش
  • آمینا

    00

    عه بیچاره گارسونای رستوران😔داداشش هم یه پا کاراگاست چه زود مچشو گرفت.

    ۷ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید