تکه هایم برنمی گردند... به قلم آستاتیرا عزتیان
پارت هجده
زمان ارسال : ۲۶۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 12 دقیقه
با دلی شکسته جیغ کشیدم:
- من مشکل ندارم بیسواد... مثله اینکه حرفهای دکتر یادت رفته... من با تو نمیتونم باردار بشم. اینها دلیل میشه آدم به زنش خیا*نت کنه؟
دستهایش را به کمرش بند کرد و به تأیید سر تکان داد:
- خوب کردم خیا*نت کردم... میخوای چیکار کنی؟ برو ببین کجا کم گذاشتی که این حال و روزته... تا الان میترسیدم بفهمی ولی از الان به بعد دیگه چیزی ندارم برای پنهون کاری... آ
مریم گلی
00مردی که میخواد فردا بره ، بهتره همین امروز بره ،بیش از این غرور رو زیر پا گذاشتن برای مردایی مثل احسان اصلأ کار درستی نیست ،ممنون نویسنده جان