طبقه ی زیرین(به همراه جلد دوم) به قلم آزاده دریکوندی
پارت بیست و یکم
زمان ارسال : ۲۲۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه
ولادیمیر هنوز هم نتوانسته بود بر خودش مسلط شود. تعجبی هم نداشت چرا که او یک بچه بود؛ اکنون باید یک نفر را بکشد؟؟ او واقعا توانایی این کار را دارد؟
آقای کوئین خنجر را از کنارش برداشت و آن را دوباره به دستان ولادیمیر سپرد.
- زود باش پسر! انقدر معطل نکن! من آمادهام... یالا ولادیمیر منو از این همه درد نجات بده. باور کن به من خیلی لطف میکنی.
ولادیمیر خنجر را در دستش فشرد. آقای کوئین
اطلاعیه ها :
دوستان عزیزم سلام💚
ممنونم به خاطر وقتی که برای این نوشته گذاشتید
طبقهی زیرین یک داستان کوتاه و پر از رمز و رازه که هر خوانندهای میتونه برداشتهای متفاوتی از قصه داشته باشه.
پایان رمان احتمالا کمی شما رو شوکه کنه و انتظارش رو نداشته باشید؛ اما مطمئن باشید این بهترین پایان برای طبقهی زیرین بود و امیدوارم باهام موافق باشید.
یکی از فکت های رمان:
ملکهی خونخوار (ایزابلا) در اصل همون ویکتوریا، عشق قدیمی آقای کوئین بود منتها به خاطر دریای فراموشی هیچکدوم هرگز همدیگه رو به یاد نداشتن و ما این موضوع رو از گردنبند ملکه متوجه میشیم.
باقی فکتهای رمان به عهدهی برداشت خودتونه💚
امیدوارم ازش لذت برده باشید و نظرتون رو بهم بگید.
موفق باشید
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
آزاده دریکوندی | نویسنده رمان
اون پیرمرد که مُرد همون ولادیمیر هستش که توی طبقهی زیرین بود! الان سالها گذشته از اون روزی که به دنیای خودش برگشته... پیر شده و مُرده. این یکی ولادیمیر نوهی اون ولادیمیر هستش
۷ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
چارلی هم که مدام دنبال ولادیمیر واقعی هستش... حالا اتفاقی بعد کلی دوباره گشتن، اومده سراغ یه ولادیمیر دیگه که از قضا نوهی همون ولادیمیر هستش😁
۷ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
و چون داشته کتاب شیمی میخونده کرک و پرش ریخت که این یکی حتما واگعیه و کیک نیست😹
۷ ماه پیش
ایلما
00گیج شدم ینی ولادیمیر واقعی همون پیرمرد باشه