طبقه ی زیرین(به همراه جلد دوم) به قلم آزاده دریکوندی
پارت بیست :
ملکهی سرخ پوش میدانست ه احتمالا تنها راهی که میشود آقای کوئین را از پا دراورد این است که او را از ادامهی زندگی نا امید کند. او به خوبی می.دانست ناامیدی چقدر نابود کننده است!
ملکهی سرخ پوش فنجان را به یکی از سوسکهای غولپیکر و باهوش قصر داد و از او خواست آن را به عنوان یک هدیه به خانهی چارلی برساند. سوسک غولپیکر فورا به سمت خانهی چارلی کوئین حرکت کرد. در زد و درخواست ملاقا
ایلما
00باورم نمیشه چارلی اینجوری بمیره😒