پارت بیست و سوم

زمان ارسال : ۲۰۱ روز پیش

زنگ زدم به بچه ها و جویای حالشون شدم
البته بماند که کلی سوال پیچم کردن و منم با گفتن اینکه این جریانات مربوط به یکی از پرونده های پزشک قانونی که زیر دستم بوده و درخواست رشوه بهم دادن ولی من قبول نکردم سر و ته ماجرا را هم اوردم
ولی بعید میدونم باور کرده باشن.

بلافاصله رفتم پیش صاحب خونه ام و کارای فسخ قراردادو انجام دادم و قرار تخلیه رو هم گذاشتیم برای پس‌فردا.

برگ

447
63,970 تعداد بازدید
545 تعداد نظر
79 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

حانیا بصیری : ۹ ماه پیش

سلام، این یک پیام خوش آمد گویی برای شماست😎
امیدوارم از رمان جدیدم خوشتون بیاد وَ مثل همیشه با همراهیتون بترکانید🤭😂
بیاید باز هم کنار هم یه داستان باحال دیگه رو رقم بزنیم❤️🥰💃🏻

وَ
ازتون میخوام قسمت نظرات کامنتای با مزه برام بذارید😂💃🏻

حانیا بصیری : ۷ ماه پیش

بچه ها همونطور که من و سبکم رو می‌شناسید هیچ موقع برای رمانام عکس شخصیت انتخاب نمیکنم اما یه ویدئو و کلیپ های کوتاهی‌ که وایب شخصیت هارو میده براتون تو پیجم استوری میذارم. خواستید اونجا فالو کنید 🌱🤍

حانیا بصیری : ۶ ماه پیش

⭕دوستان توجه کنید ⭕
از این به بعد رمان از حالت سکه ای خارج شده و فقط با خرید اشتراک میتونید بخونید ❤️
و اینکه مرسی از همه ی پیامای قشنگتون ببخشید که نمیتونم تک، تک جواب بدم و خوشحالم که تا اینجای رمان انقدر به دلتون نشسته 💮

حانیا بصیری : ۴ ماه پیش

دوست داشتید توی چنل تلگرامم عضو شید آیدیش هست Hania_basiri
اونجا بیشتر باهمیم❤️

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • مریم گلی

    00

    خیلی دلم میخواد بدونم ساعت هشت چه اتفاقی می افته ،ممنون نویسنده جان

    ۷ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۱۹ ساله 00

    عالی بود مرسیییی حانیا جونم❤️

    ۷ ماه پیش
  • Zahra

    00

    بی صبرانه منتظرم بخش اصلی رمان شروع شه😍

    ۷ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید