پارت بیست و چهارم

زمان ارسال : ۲۵۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 12 دقیقه

معین جلوی کلانتری کمی مکث کرد و با چشمانی بسته دستش را خیلی کلافه روی پیشانی‌اش کشید. پس موضوع در اصل فریال بوده است! حالا انگار نظرش عوض شده بود و به نظرش اگر خودش هم به جای رضا بود عصبی می‌شد؛ اما به کتک کاری نمی‌کشید. معین ابدا اهل دعوا و درگیری ن ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.