پارت صد و چهل و ششم

زمان ارسال : ۱۸۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

_ یادمه. خوبم یادمه. ولی تو بگو من چی کار کنم که یه زن خوشگل دارم‌و حالم همیشه خرابه.
_ به خودت بیا‌. دست بردار از اون زهرماری که پنج ساله امون من‌و و خودت‌و و بقیه‌رو برده.
جاوید که سرش حسابی گرم بود و شیطنت از نگاهش می‌بارید سری تکان داد و گفت:
_ برمی‌دارم.
_ برو بیرون جاوید. نزار یه ریزه حرمت بینمونم شکسته‌شه.
_ نمی‌تونم.
ماه‌صنم درمانده ناله زد و به التماس افتاد.<

171
59,301 تعداد بازدید
84 تعداد نظر
234 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید