اقبال به قلم مریم السادات نیکنام
پارت صد و چهل و یکم
زمان ارسال : ۱۸۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
مولود که رفت ماهصنم یک دم آرامش نگرفت. فکر مردن، آنهم غریب و بیصدا، جوری که نظام میخواهد و بعدها بیخ گوش مردم نقل میکند حسابی آزارش میداد. مردن که خوب بود. اولِ آسایش و آزادیش بود. ماهصنم از زجرکُش شدن هراس داشت. از ماندن و زنده به گور شدن. ا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما