پارت صد و چهل

زمان ارسال : ۱۹۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

جاوید، جنون وار به جانش افتاد. درست مانند شبی که برای اولین بار پا به خانه‌اش گذاشته بود و حکم یک نو عروس نازدانه را داشت. بلکه مشت و لگدهایش سنگین‌تر هم شده بود. او وسط اتاق در خودش مچاله بود و ضربات جاوید بی امان به پهلو و شکمش فرود میامد. سخت، بدو ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید