پارت صد و سی و پنجم

زمان ارسال : ۱۹۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

چرا همه سکوت کرده بودند و حتی خاتون یک کلمه در این بابت حرفی نزده بود.

ماه صنم از همه و بیشتر از بقیه، از خودش ناراحت بود. بی فکری کرده بود. حتی یک بار هم به مخیله اش نرسیده بود که شاید طاهر برای مراسم خواهرش حضور داشته باشد. و چه سخت بود گیر ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید