پارت صد و بیست و نهم :

لبخند زد. در ادامه گفت:
_ بعدها شنیدم روایت برای شهرزاد زیاده. ولی اولین روایت قشنگ ترین روایت بود. از دخترای زرنگ خوشم میاد. خصوصا اونایی که سلاحسون فقط زبونشون نیست. عمل و بعد از عملشونه.
_ شهرزاد مگه چی کار کرده بود؟
این سوالی بود که ماه صنم پرسید‌. پری در جوابش گفت:
_ یه شب نشسته بود کنار تخت پادشاه، اینقدر براش قصه گفته بود تا خوابش کرده بود‌. شاه خوابیده بود و شهرزاد ملک

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۶ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۳۱۱ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.