اقبال به قلم مریم السادات نیکنام
پارت صد و ده
زمان ارسال : ۲۲۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
آه کشید. دوباره گفت:
_ خدا نیامرز جمشید خان، از پس پسرش برنمیومد. الواتی میکرد تو ده. یکی دوتا بدتر از خودشم انداخته بود دنبال سرش و مزاحم این و اون میشد. دخترا از نجابتشون می ترسیدن و پدر و مادرا از بریده شدن یه لقمه نونی که از صدقه سر جمشی ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اسرا
00😭😭😭😭🙏