اقبال به قلم مریم السادات نیکنام
پارت صد و هشتم
زمان ارسال : ۲۲۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه
نیلو دلخور از شهاب رو گرفت. شهاب ولی فشاری به شانه های او وارد کرد و بامزه کنار گوشش پچ زد:
_ غلط نکنم گور خودمو کندم، آره؟
نیلو دلخور از گوشه ی چشم نگاهش کرد و غر زد:
_ امشب مسافری. کف پاتم اگه میخاره دلیلش اینه. ولی واسه دماغت ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اسرا
00🙏