اقبال به قلم مریم السادات نیکنام
پارت صد و هفتم :
به خواست نامی، ملحفه ی روی پایش را پس زد. از تخت پایین آمد و صندل های تخت مجلسیش را پا کرد. ولی با احتیاط و پر از حس های ضد و نقیض. نامی مراقب بود که دریا زمین نخورد. سرش گیج نرود و تعادلش بهم نریزد. ولی دریا فقط و فقط مراقب خودش بود. مراقب خودش و تمام رفتارهای ناخواسته ای که ممکن بود از او سر بزند و حدس و گمان عصمت را به حقیقت نزدیک کند.
ماه صنم پایین تخت خودش روی زمین دراز کشیده بود. آرام