پارت صد و سوم :

سرش را بالا گرفت و با همان لحن ادامه داد:
_ لقمه ی دهن یکی دیگه رو برداشته بود. اگه قبلش یه سرچ کوچیک می کرد ضایع نمی شد.
_ الکی؟
_ دروغم چیه؟ تو فکر کردی تا نامی هست، عمه صنم میزاره دریا جای دیگه بره؟
_ مگه دریا چی کاره ی ماه صنمه؟
_ تو فکر کن همه کاره. می بینی که دوستش داره.
_ وای من نمیدونستم شهاب. طفلی پارسا چه حالی ازش گرفته شد.
_ تقصیر خودشه. در ضمن، شمام یه توضیح به

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۶ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۳۲۳ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.