اقبال به قلم مریم السادات نیکنام
پارت نود و هشتم
زمان ارسال : ۲۳۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 7 دقیقه
بی اراده سری چرخاند و روزبه با همان اخم همیشگی، بی آنکه به او نگاه کند زمزمه کرد.
_ بشین کارت دارم.
دریا چشم درشت کرد. همانطور که بند کیفش را بین پنجه هایش حفظ کرده بود، متعجب لب زد:
_ روزبه؟؟
_ بشین دریا. وقت ندارم الانه ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما