قوانین سرد به قلم مریم السادات نیکنام
پارت صد و سیزده
زمان ارسال : ۱۸۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
_ پس چرا الان؟ میدونی چندبار این منطقهرو دور زدیم؟
به عقب سرش نگاه کرد. عماد لبخندی به سوال او زد و گفت:
_ دیگه قربونش برم قاعده و قانون خودشو داره. ببین چی بهش گفتی تو اون چند دقیقه. یا خالصانه بوده، یا از سر تواضع و تسلیم.
یاسین بلند شد. رو به او ایستاد و گفت:
_ از سر عجز و ناتوانی بود هر چی که گفتم و شنید.
_ همینه، شاید لازم بوده که خودبینی رو کنار بزاری. حالا هرچی ...
Zarnaz
۲۰ ساله 00عالی عالی مرسیی😍😍این چند پارت کلی استرس کشیدم چقدر خوب که صبرا زنده موند واقعا مرسیییی 💋💋