پارت صد و دوازده

زمان ارسال : ۱۸۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

ایستاد. جایی میان غربت از حرکت ایستاد و زل زد به گستره‌ی خالی از سکنه و خالی از زندگی.
عماد که از شدت خستگی خوابش برده بود، به سرعت از جا پرید و کف دستش را روی مهرهای دردناک گردنش گذاشت.
_ وایستادی که، خسته‌ای پاشو من می‌شینم.
هیچی نگفت. فقط زل زد به مقابل و پنجه‌هایش را دور فرمون سفت کرد. عماد نگاه متعجبی به چهره‌ی سخت و حرکت سخت‌تر او انداخت و لب زد:
_ یاسین؟
_ چند ساعت

479
96,826 تعداد بازدید
170 تعداد نظر
120 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید