پارت نود و چهارم

زمان ارسال : ۲۱۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

ضربه زدن همانا و از جا پریدن او همانا. گیج شده بود انگار. کلافه سری جنباند و صدایی را که در اثر خستگی خش برداشته بود را از حصار گلو آزاد کرد. پرسید:

_ چیه عماد، اتفاقی افتاده، کسی رفت تو خونه؟

عماد در حالیکه چشم از تصویر برنمی‌داشت، سرش ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید