پارت هشتاد و چهارم

زمان ارسال : ۲۲۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

_ راحت شدا. بنده‌ی خدا تو خونه‌ی ستایش خیلی بهش سخت گذشت.

_ سخت اما پربار. کاری که ادریس و زنش بیست و چند سال ازش غافل بودن طی یه مدت کوتاه عملی کرد‌. دو سال هیچ نوازش و تراپیستی نتونست دهن این دختر باز کنه و مامان زهرا تونست.

نگاهش را ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید