زاموفیلیا (جلد دوم مانکن نابودگر) به قلم مریم بهاور84
پارت صد و بیست و یکم :
نگین سری تکون داد:
- قطعا... فقط و فقط با وجود کمک خود سام!
همه نگاهها برگشت روی من. دست زدم به سینه و تکیمو دادم به صندلی:
- سوژه Url من رو میتونن به راحتی پیدا کنن. نمیتونم کمکی کنم.
یاشار:
- لعنتی؛ چطور باید باید دو هکر قابل اعتماد دیگه پیدا کنیم؟!
شهاب:
- سام... راه حلی واسش نداری؟
متفکر به گوشهای از مانیتور نگین چشم دوختم.
- من نه... ولی ما مایک رو داریم!
هانی
۲۰ ساله 10مرسی بابت پارت های جدید و هدیه بسیار خوبت ❤️❤️ لطفا به گذاشتن پارت ها به همین روال ادامه بده🙏🙏🙏🙏