پارت بیست و دوم

زمان ارسال : ۲۵۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 10 دقیقه

پسر قد بلندی که کت جین آبی‌اش را روی یک تی‌شرت مشکی ساده پوشیده بود و موهای وسط سرش بلند و فرفری بودند. چشمان مشکی و بینی تقریبا افتاده‌اش به او می‌گفت که چقدر شبیه برادر کوچک‌تر معین است! ترس تمام وجودش را فرا گرفت اینکه نکند درگیری به وجود بیاید و ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.