شکار او به قلم حدیث افشارمهر
پارت دوازده
زمان ارسال : ۲۶۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
بدهنم باز مونده بود سرم رو به چپ و راست تکون دادم و به دیوار رو به رو اشاره کردم.
سرش رو برگردوند و نگاهی انداخت انگار اون هم منظورم رو فهمید که لب زد:
-یعنی چی؟
با حیرت زمزمه کردم:
-این همه مدت همه چیز جلوی چشمم ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Asal
00عالیه