زاموفیلیا (جلد دوم مانکن نابودگر) به قلم مریم بهاور84
پارت صد و بیست :
حرکت کردم سمتش و نیشگونی از بینیش گرفتم که آخ ریزی گفت و اخمو خودش و عقب کشید.
- منظورم با سوفی نبود!
رخشا تای ابرویی بالا داد:
- پس کی؟
- کانیا!
چهره علامت سوال رخشا لبخندی به لبم آورد:
- کانیا کیه؟ چرا تا حالا ندیدمش؟
- دیدیش!
- وا... کی؟
سری کج کردم.
***
"دوهفته پیش"
شهاب:
- سیستم امنیتی قرارگاه ماهان قویتر از چیزیه که نگین به تنهایی بتونه از
د
20خیلی خوب ولی خیلی کوتاه